هادی حکیمیان
اطلاعات شخصی | |
---|---|
تاریخ تولد | ۱۳۵۷ |
ملیت | ایرانی |
محل تولد | یزد |
اساتید | جلال توکلی |
اطلاعات هنری | |
عنوان هنری | داستاننویس |
کتابها |
|
سابقه منصب | عضو انجمن داستاننویسی استان یزد |
جوایز |
هادی حکیمیان (زاده ۱۳۵۷ در یزد) داستاننویس اهل ایران است.
تحصیلات
وی در رشتهٔ تاریخ تحصیل کرده است. اغلب داستانهای بلند و کوتاهش تاریخی هستند. هادی حکیمیان از شاگردان جلال توکلی (نویسنده) در یزد است و از سال ۱۳۷۹ در جلسههای حوزه هنری یزد شرکت کرده است.[۱]
سبک نوشتههای وی با توجه به فضای سنتی و بومی استان یزد بوده و در داستانهایش به بهترین وجه ممکن آن را به تصویر کشیده است.[۲]
کتاب
عنوان اثر | سال انتشار | انتشارات |
---|---|---|
گلانارهارابادخواهد برد | ۱۳۸۹ | سوره مهر |
برج قحطی | ۱۳۹۴ | شهرستان ادب |
تنگهٔ زاغ | ۱۳۹۵ | کانون پرورش فکری |
باغ خرمالو | ۱۳۹۵ | شهرستان ادب |
سرو بلندگوراب | ۱۳۹۶ | سوره مهر |
باد سرخ | ۱۳۹۶ | سوره مهر |
خواب پلنگ | ۱۳۹۷ | شهرستان ادب |
برج ناز | ۱۳۹۸ | شهرستان ادب |
پست طهران | ۱۳۹۸ | شهرستان ادب |
منمهدیآذریزدیهستم | ۱۴۰۰ | صاد |
روحالله | ۱۴۰۱ | شهرستان ادب |
باغ فرهنگ | ۱۴۰۲ | صاد |
سوابق
- فعالیت در نشریات: عصر پنجشنبه، گلستانه، آزما، سلام بچهها، سروش جوان، حدیث زندگی، کلک، سرو، سایه بان، ترمه، چلچراغ، پرگار، زنده رود، گلستان ایران، رشد جوان، رشد نوجوان، خاتم، پاژنگ، ادبیات داستانی، لوح سفید، آفرینه، پرنیان، لیکو، سایتهای ادبی دیباچه، سخن، ادب فارسی و…
- عضو انجمن داستاننویسی استان یزد
- مدرس داستاننویسی
جوایز و افتخارات
- برگزیده جشنواره خانه داستان سال ۸۰
- کسب مقام اول در دورة اول کنگره شعر و قصه کشور در بندرعباس، ۱۳۸۱
- کسب مقام سوم در دورة دوم کنگره شعر و قصه کشور در بندرعباس، ۱۳۸۲
- کسب رتبه اول در هفتمین جشنواره سراسری مطبوعات کودک و نوجوان
- کسب رتبه اول در همایش عاشورا
- برگزیده کتاب سال شهید حبیب غنی پور، ۱۳۹۹
- رتبه برتر جشنواره زاهدان
- رتبه برتر جشنواره داستان کوتاه اصفهان
- ناشر باغ خرمالو شهرستان ادب هست. باغ خرمالو و خواب پلنگ نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی شد
- رمان برج قحطی نامزد جایزه ادبی جلال آل احمد
- پست تهران برگزیده جشنواره داستان انقلاب
- باغ خرمالو اثر برگزیده جشنواره شهید اندرزگو
- باغ خرمالو و خواب پلنگ و من مهدی آذریزدی هستم اثر تقدیری جشنواره قلم زرین
- رمان برج ناز اثر تقدیری جشنواره داستان انقلاب
گفتاورد
گفتوگو با هادی حکیمیان به مناسبت دهسالگی شهرستان ادب
شهرستان ادب به نقل از خبرگزاری مهر: هادی حکیمیان نویسنده ساکن یزد که است که آثارش با اقبال خوبی مواجه شده است. رمان نوجوان «خواب پلنگ» نوشتهٔ وی اثر تقدیری نوزدهمین جشنواره شهید حبیب غنیپور شده است. اغلب داستانهای بلندش (به استثنای برج ناز) و حتی داستانهای کوتاهش تاریخی هستند. هادی حکیمیان از شاگردان جلال توکلی ـنویسندهـ در یزد است و از سال ۱۳۷۹ در جلسههای حوزههنری یزد شرکت کرده است. همچنین در زمینهٔ داستاننویسی با واحد ادبیات حوزههنری یزد، کارگاه قصه و رمان حوزههنری تهران همکاری داشته است.
«گلانارها را باد خواهد برد» اولین کتاب وی است که در سال ۱۳۸۴ با حمایت حوزههنری استان یزد به چاپ رسید. «برج قحطی» از سوی انتشارات شهرستانادب و در سال ۱۳۹۴ منتشر شد و درنهایت مورد پسند داوران جایزهٔ جلالآلاحمد قرار گرفت. «تنگهٔ زاغ» را کانون پروش فکری کودکان در سال۱۳۹۵ به بازار نشر فرستاد. «باغ خرمالو» هم در ۱۳۹۶ به همت مؤسسهٔ فرهنگیهنری شهرستانادب منتشر شد. «سرو بلند گوراب» و «باد سرخ» در سوره مهر و «خواب پلنگ» «برج ناز» و «پست طهران» را شهرستان ادب منتشر کرده است.
این گفتوگو به بهانه ده سالگی مؤسسه فرهنگی شهرستان ادب انجام شده است.
شما نقش و تأثیر شهرستان ادب در حوزه فرهنگ و به خصوص ادبیات داستانی چطور ارزیابی میکنید؟
عملکرد شهرستان ادب که در این ده سال معلوم است. استعدادهایی که شناسایی کرده، آنها را معرفی کرده، کتابهایی که چاپ کرده و کارهای آموزشی که انجام داده برای اهالی ادب مشخص است. بعد از اینکه دستگاههای فرهنگی ما مثل مثل ارشاد و حوزه هنری به مرور جنبه اداری پیدا کردند و از ساحت فرهنگ و ادبیات فاصله گرفتند، شهرستان ادب آمد و این خلأ را پر کرد. حوزه هنری در دهه اول انقلاب نقش مهمی در کشف استعدادها به خصوص چهرههای شهرستانی و پرورش آنها برعهده داشت، با این نقش همانطور که گفتم این نقش به مرور کمرنگ شد. تنها جایی که در ده سال اخیر توانست این وظیفه و رسالتی که بر زمین مانده بود را با به نحو بهتر و دقیقتر انجام دهد، شهرستان ادب بود. هنر انقلاب شاخصهای مشخص و فرازمندی دارد و خوشبختانه شهرستان ادب توانست با اتکا و رعایت همان شاخصها خدمت بسیار خوبی به ادب و هنر و فرهنگ انقلاب اسلامی داشته باشد. امیدوارم در دهه دوم و سوم بسیار موفقتر از دهه اول بتواند اهداف و برنامههای خود را دنبال کند.
آقای حکیمیان، شما نویسندهای ساکن یزد و درواقع مقیم شهری غیر از پایتخت هستید که اتفاقاً این بسیار خوب است و ما واقعاً از این اتفاق خوشحالیم. سؤالی که دارم این است: به نظر شما شهرستان ادب چقدر توانسته عدالت آموزشی و عدالت فرهنگی را همچنان که از نامش، یعنی «شهرستان» ادب، هم برمیآید در فعالیتهای خود برقرار کند؟ آیا توانسته از ادبیات ما مرکززدایی کند و ظرفیتهایی که در شهرستانهای مختلف وجود دارد را فعال کند؟
بله. ببینید، شهرستان ادب بدون اینکه بودجه خاصی داشته باشد، و بدون اینکه کسی رسالتی بر عهده آنها گذاشته باشد، خودشان احساس مسئولیت کردند، این کار را شروع کردند و خود را نسبت به بچههای ادبیات در شهرستانهای کشور مسئول دانستند و به آنها خدمترسانی کردند. واقعاً این مدیران جوان خودشان احساس مسئولیت کردند که باید بیایند و کار بکنند و بدون حمایت و چشمداشت به کمک دیگران این کار را به بهترین نحو به ثمر رساندند. از نشانهای توجه شهرستان ادب به شهرستانها یکی همین که در شهر دورافتاده یزد نسبت به مرکز جلسات شعر دارد و شاعران و نویسندگان جوان شهرستان ادب را میشناسند. حتی بچههایی که نمیتوانند کتاب خود را در شهرستان خودشان چاپ بکنند، شهرستان ادب از آنها حمایت میکند و این کار را برای آنها انجام میدهد. به نظرم شهرستان ادب توانسته رسالت خودش در این باب را انجام بدهد و با توجه کردن به ادبیات بومی و دوری از مرکزگرایی تنوع خوبی به ادبیات داستانی ما بدهد.
فکر میکنید شهرستان ادب در ادامه را باید بر چه مسیری حرکت کند تا بیش از پیش به اهدافی کهه دارد دست پیدا کند؟
آدم باید واقعنگر باشد. وقتی که شهرستان ادب آمد و این فعالیتها را انجام داد، خیلی از دستگاههای فرهنگی کشور شهرستان ادب را به عنوان رقیب خودشان میدانستند؛ یعنی بعضاً نه تنها کمکی نمیکردند که گاهی چوب هم لای چرخ مجموعه میگذاشتند. چون بالاخره تشکیلاتهای بزرگ و تجاری دارند و با وجود شهرستان ادب احساس خطر میکنند؛ مثلاً فقط یک اداره کل ارشاد در یک استان، با تعدادی کارمند ناکارآمد، سالانه چهار پنج میلیارد فقط بودجه فرهنگی دارد. چه کاری انجام میدهند؟ هیچی! بنابراین اینکه ما توقع داشته باشیم این مجموعهها بیایند و به شهرستان ادب کمک بکنند، من بعید میدانم! همین که چوب لای چرخ نگذارند خوب است. شهرستان ادب استحقاق و استقلال خودش را نشان داده و شاید بدون کمک گرفتن از دیگر نهادها هم بتواند به خوبی وظایف خودش را به سرانجام برساند. فقط من به این دوستان پیشنهاد میکنم یک جشنواره تولیدات از آثار خودشان برگزار بکنند تا آثارشان بیشتر دیده شود. خیلی از نهادها مثل صداوسیما و نیز دیگر ناشران همین کار را میکنند و برای آثار خودشان جشنواره تولیدات برگزار میکنند. به نظرم شهرستان ادب میتواند این کار را انجام بدهد. یکی دیگر از مشکلاتی که شهرستان ادب دارد این است که کتابفروشی ندارد. کتابهای شهرستان ادب در تهران و مراکز استانها هست، اما توسط دیگران فروخته میشود. اگر شهرستان ادب بتواند کتابفروشیهای مستقلی برای خودش داشته باشد، هم در تهران و هم در مراکز استانها، اتفاق خوبی است. چون این کتابفروشیها با اتکا به شهرستان ادب تبدیل به یک پاتوق فرهنگی میشوند که بچههای شاعر و داستاننویس را در شهرهای مختلف گرد هم میآورد.
شهرستان ادب به خاطر تأکیدی که بر ادبیات تألیفی و تربیت نیرو داشته است تا امروز هیچ جایزه و جشنوارهای برگزار نکرده است. همچنین شاید به دلیل احساس تبعیضی که ممکن است برگزاری جشنوارهها به وجود بیاورند، شهرستان ادب تا به حال به این سمت نرفته است. توجیه و دلیل شما برای این پیشنهاد چیست؟
جشنواره به هرحال عامل مهمی است؛ یعنی به خصوص برای جوانهایی که وارد این عرصه میشوند خیلی مهم است که دیده شوند. ما نباید منتظر باشیم یک شاعر و نویسنده جوان برود در فلان جشنواره برگزیده شود یا لوح تقدیری به او بدهند تا او خوشحال بشود. همانوطور که گفتم نهادهای مختلفی چنین جشنوارههایی برگزار میکنند و لزوماً از لحاظ مادی هم چندان گران نیستند. بلکه برای جنبه تبلیغاتی که دارد فقط لوح تقدیر و نشان برگزیدگی را تقدیم میکنند. جشنواره داخلی هزینهای هم ندارد. این جشنواره کمک میکند یک نهاد بتواند فعالیت دورهای خودش را بررسی کند و برای تقدیر از مولفانش برنامهای تدارک ببیند. شهرستان ادب هم میتواند ببیند در طول یک دوره یک ساله یا چندساله در حوزه شعر و داستان و موسیقی و پژوهش و … چه کار کرده است. از این نظر به نظرم برگزاری جشنواره داخلی خوب است. شهرستان ادب با توجه به جایگاهی که دارد، هم میتواند جشنواره تولیدات برگزار کند و هم جشنوارههای شعر و داستان در کل کشور.
امیدواریم با تجمیع پیشنهادات اتفاقات بهتری برای فعالیتهای شهرستان ادب رقم بخورد. اگر نکته دیگری دارید خوشحال میشویم بشنویم.
نه. فقط از مدیران و مسئولین مؤسسه شهرستان ادب، آقای مؤدب، آقای داوودی، آقای سیار، آقای عزتی پاک و همه بچههایی که برای تعالی این مؤسسه زحمت کشیدند تشکر میکنم. به نظر من بد نیست اگر خود این دوستان در مصاحبههایی که دارند مشکلاتی که در این راه داشتند را بگویند. به نظر من اگر اینها گفته شود، دیگران پی میبرند که یک جریان ادبی موفق چطور در کشور ما شکل میگیرد و متحمل چه سختیها و مشکلاتی میشود. همچنین قدر این عزیزان بیشتر از قبل شناخته خواهد شد.[۳]پانویس
- ↑ «هادی حکیمیان». دریافتشده در ۲۱ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «هادی حکیمیان». دریافتشده در ۲۱ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «گفتوگو با هادی حکیمیان به مناسبت دهسالگی شهرستان ادب». ۱۶ خرداد ۱۴۰۰. دریافتشده در ۲۱ خرداد ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون
- بخشهایی از شخصیت امام خمینی (ره) مغفول مانده است
- مردمی بودن، وجه تمایز جشنواره «شهیدغنی پور» و رمز ماندگاری و تأثیرگذاری آن است
- شخصیتهای مؤثر در ادبیات کودک و نوجوان ایران را باید به بچهها معرفی کنیم