هادی محمدیان
زمینه فعالیت | کارگردان و فیلمنامهنویس انیمیشن |
---|---|
ملیت | ایرانی |
تاریخ تولد | ۱۳۶۱ (۴۱–۴۲ سال) |
محل تولد | تهران |
آدرس اینستاگرام | هادی محمدیان |
هادی محمدیان (متولد ۱۳۶۱ در تهران) کارگردان و فیلمنامهنویس انیمیشن اهل ایران است. وی فعالیت هنری خود را در زمینه انیمیشنسازی از دهه هشتاد آغاز نمود.
اولین کار هادی محمدیان، یک کار فانتزی تبلیغاتی (۱۳۸۳) و سرآغاز ورود جدیاش به عرصهٔ انیمیشن کار «پرواز تا بینهایت» است.
زندگی
محمدیان از همان کودکی علاقه زیادی به طراحی و نقاشی داشت. استعداد خوبی هم در این زمینه داشت. اما در دبیرستان وارد رشته تجربی شد. خودش میگوید دلیلش این بود که آن زمان مشاوری وجود نداشت تا علاقهمندان را به سمت رشت هنر سوق دهد. هادی محمدیان در دوران دبیرستان با انمیشینهای مکتب آشنا شد و علاقه زیادی به ترکیب داستان با نقاشی پیدا کرد. بعد از به پایان رساندن خدمت سربازی هم کنکور هنر داد و در رشته گرافیک دانشگاه تهران پذیرفته شد.
۵ بهمنماه سال ۱۳۹۶ در آستانه آغاز سی و ششمین جشنواره فیلم فجر هادی محمدیان به همراه ابراهیم حاتمی کیا، کمال تبریزی، محمدعلی باشهآهنگر، سعید ملکان، عبدالحسن برزیده و بهروز افخمی، با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند.
فعالیتها
کارگردانی
- بچه زرنگ، سال ۱۴۰۲
- فیلشاه، سال ۱۳۹۶
- شاهزاده روم سال ۱۳۹۳
- کودکان، ۱۳۹۳
- پرواز تا بینهایت، ۱۳۸۳
- مردی که خودش را کشت، ۱۳۹۵
فیلمنامهنویسی
- بچه زرنگ، سال ۱۴۰۰
- فیلشاه، سال ۱۳۹۶
- شاهزاده روم، سال ۱۳۹۳
پویانما (انیماتور)
- فیلشاه، سال ۱۳۹۶
- شاهزاده روم، سال ۱۳۹۳
جوایز و جشنوارهها
- حضور در سودای سیمرغ سی و ششمین دوره جشنواره فیلم فجر
- دیپلم افتخار در جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان برای بهترین فیلمنامهٔ فیلم کوتاه پویانمایی - بخش ملی
- تندیس بهترین دستاورد فنی و هنری هجدهمین جشن حافظ
- لوح تقدیر هجدهمین جشن سینمای ایران
- تندیس طلایی بهترین کارگردانی دهمین جشنواره بینالمللی پویانمایی تهران
- نامزد دریافت فیلمنامه فیلم کوتاه و نیمهبلند پویانمایی - بخش ملی
- تندیس بهترین فیلمنامه جشنواره فیلم و عکس چهل چراغ
- مقام اول دومین دورهٔ جشنواره عمار
- مقام دوم در جشنوارهٔ ایران هزار و چهارصد و چهار برای انیمیشن پرواز تا بینهایت
- لوح تقدیر ویژه از سی و سومین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر
- تقدیر ویژهٔ نهمین دورهٔ جشنوارهٔ رویش
- تقدیر ویژهٔ چهارمین دورهٔ جایزهٔ سینمایی گفتمان انقلاب اسلامی برای انیمیشن شاهزادهٔ روم
گفتاورد
گفت وگو با روزنامه جام جم
اگر سینمای کودک ایران در دهه ۶۰ و ۷۰ را با یکی دو دهه اخیر مقایسه کنیم میبینیم در آن دوران شاهد استقبال مخاطب از این سینما بودیم اما حالا با سالنهای خالی و عدم استقبال مخاطب روبه رو میشویم، دلیل این امر چیست؟
به طورکلی رشد مخاطبان در سینما، چه سینمای بزرگسال و چه سینمای کودک کم بوده است. به نظر من موضوع اصلی این است که در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ جو سیاسی و فضای حاکم بر جامعه موافق تقویت و ترویج سینمای کودک بود چراکه مردم به تفریح نیاز داشتند. سرگرم کردن بچهها به دلیل فضای ناشی از جنگ و تهاجم دشمن نیاز عمومی جامعه بود و فضایی بود که به این نوع سینما هم نیاز داشتیم. شما میبینید که در عزاداریها، همیشه چند نفر از فامیل هستند که سعی میکنند با بازی و طراحی فضای شاد، کودکان را از آن حال وهوا خارج کنند. به عبارت دیگر در آن شرایط همیشه کسی هست که هوای بچهها را بیشتر از بقیه دارد و سینمای کودک در آن دوران همین نقش را بازی میکرد.
ولی الان که خانوادهها بیشتراز بقیه هوای بچههایشان را دارند.
بحث من بحث سینماگران است نه خانوادهها. زمانی به شوخی به دوستان میگفتم زمانی خانواده سینمایی ما، خودشان بچه داشتند و همواره با این مطالبه از طرف فرزندان شان رو به رو میشدند که چرا فیلم کودک تولید نمیکنید اما امروز خانواده در سینما کمرنگ شده است و خود سینماگرها هم دچار این مشکل شدهاند. البته این یک شوخی است که شاید یک بخشاش هم جدی باشد؛ چراکه سینماگران ما از فضای کودک داشتن و ارتباط گرفتن با کودک دور شدهاند. این موضوع باید به صورت جدی بررسی پژوهشی شود. من خودم چون بچه دارم این موضوع برایم ملموس است و میبینم رنج بچهها را که دوست دارند فیلم کودک ببینند و میبینم فیلمی که مناسب شان باشد کم است.
پس از نظر شما مشکل از طرف فیلمسازان است که رغبت چندانی به فیلم ساختن برای کودکان ندارند؟
هم این مسئله هست و هم این که سیاستگذاری سینمای ما دیگر به این مسئله توجه ندارد. کسانی که در راس سیاستگذاری فرهنگی ما هستند، مسئله کودک و سینمای کودک دیگر برای شان اولویت ندارد. در آن سالهایی که صحبتش شد، این مسئله در اولویت سیاست گذاریها بود اما امروز کمرنگ شده است. فیلمهای کودک امروز را که با فیلمهای دهه ۶۰ و ۷۰ مقایسه میکنیم، میبینیم که فیلمنامهها هم به قوت آن زمان نیستند و کیفیت فیلمنامهها هم خیلی افت کرده است. وقتی عرضه کم باشد و تقاضا زیاد باشد این اتفاقات روی میدهد. بخشی از این مسئله هم به این برمی گردد که به نظر من جشنوارههای خارجی مسیر سینمای ایران را تغییر دادهاند وقتی یک فیلم در یک جشنواره ای جایزه میگیرد و سال بعد همه سعی میکنند همان مسیر را طی کنند، این اتفاق میافتد.
یعنی ژانرهای دیگر مانند سینمای کودک از اولویت میافتند؟
به نظرم وقتی سینمای جایزه بگیری ایجاد میشود که دیگر مخاطب برایش مهم نیست، این اتفاق روی میدهد. کسان دیگری پیدا میشوند که برای سینماگر دست میزنند و همین مسئله باعث میشود سینماگر دیگر به مخاطب کف جامعه اعتنایی نکند. فیلمهای اروپایی، براساس گرایشهای خاص فرهنگی اروپا فیلم میسازند. این سوژهها براساس مقتضیات فرهنگی خاص اروپایی هاست و به نظرم مخاطب اصلی سینمای ما وقتی از دست رفت که شما به عنوان فیلم ایرانی، فیلمی به زبان مخاطب اروپایی میسازید. در آن صورت مجبورید یک چیزهایی را رعایت کنید و به زبان روشنفکری فیلمنامه بنویسید. منظورم روشنفکری سیاسی نیست بلکه پرگویی و گنده گویی است که در سینمای هنری فرانسه و اروپا داریم. این نوع سینما، فیلم میسازد و مخاطب برایش مهم نیست. میگوید من فیلم میسازم و مخاطب اگر فهمید، که خوب است ولی اگر نفهمید، برایم مهم نیست. بعد سینماگر به سمت نشانهها و نمادها میرود. این سینما، مخاطب عام را از دست میدهد چراکه مخاطب عام دوست دارد قصه ببیند، قهرمان ببیند و کمدی سالم ببیند اما این مخاطب در سینمایی که از آن صحبت کردیم از دست میرود. وقتی مخاطب را از دست دهیم بخشی از این مخاطب هم کودکان هستند که مورد بیاعتنایی سینما قرار میگیرند.
نکته دیگر این است که یک زبان فانتزی با جلوههای ویژه وارد سینما شد و کمکم فضای سینمای کودک به سمت فیلمهای تخیلی و بعد انیمیشن رفت و انیمیشنها پررنگتر شدند که میبینید فیلم کودک با فیلم انیمیشن شناخته میشود. الان اگر فیلم رئالی ساخته شود که نقش اول آن با کودکان ونوجوانان باشد، درحقیقت فیلمی است که برای بزرگسالان ساخته شده است و بیشتر فیلمهای تربیتی هستند. نهایت این است که فیلمهای ترکیبی با انیمیشن ساخته شود که جلوههای انیمیشنی دارد. درحقیقت خیلی کم پیش میآید فیلم رئال کودک ساخته شود و اگر هم ساخته شود معمولاً آن قدر کیفیت شان پایین است که کمتر رغبتی برای دیدن آن پیش بیاید. ما تا دهه اخیر یعنی همین دهه ۹۰ عملاً سینمای انیمیشن نداشتیم که مخاطب برود سینما بلیت بخرد و فیلم انیمیشن ببیند. سینمای کوتاه انیمیشن ما از چندین دهه قبل در دنیا شناخته شده و صاحب سبک بوده است و از نظر تکنیکی خیلی خوب هستند و جایزههای بسیاری برده است اما فیلم بلند انیمیشن چون متکی به فناوری پیشرفته است و مجموعه ای از آدمها باید کنار هم باشند و تولیدش دو سه سال طول میکشد و مشکلات خاص خود و بودجههای سنگین میطلبد در سینمای ایران نداشتیم و به همین دلیل در اواخر دهه ۷۰ و دهه ۸۰ سینمای کودک نداشتیم. اگر فیلمهایی مثل «پاتال و آرزوهای کوچک»، «الو الو من جوجوام»، «دزد عروسکها» و… و این گونه فیلمها در دهه ۷۰ ساخته میشد اما در ادامه چون جلوههای ویژه نداشتیم، ساخت فیلم کودک به فراموشی سپرده شد اما در دهه ۹۰ که این تکنولوژیها وارد کشور شد، ما ذره ذره داریم این سینما را تجربه میکنیم.
امروز در فضای مجای امکان آموزش دیدن زیاد است و در بخش فنی همه جور آموزشی هست حتی آموزش محتوا و فیلمنامهنویسی اما تا با فرهنگ و علایق و سلایق نسازیم و در کنار مخاطب ننشینیم و واکنش مخاطب را نبینیم نمیتوانیم این تجربه را پله ای برای فیلمهای بعدی بکنیم و ایرادهایش را رفع کنیم. نمیشود از فیلمهای خارجی گرته برداری کرد و توقع داشت در ایران جواب بدهد چراکه ما فرهنگ و آداب و رسوم و نوع نگرش خودمان را داریم. جالب است که بدانید بچهها از سینما میترسند چون فضا تاریک است و صدا بلند است و این خیلی ظرفیت را پایین میآورد. برای همین مجبور بودیم خودمان زیربنا را وارد سینما کنیم. در دنیا دهه هاست فیلم سینمایی انیمیشن میسازند و سینمای انیمیشن دارند اما هنوز وارد دهه دوم شدهایم ولی بازهم به نظرم خیلی جلو هستیم و دراین ۱۵–۱۰سال خیلی پیشرفت کردهایم و میینیم که فیلمهای انیمیشن به سرعت وارد رده بالای جدول فروش میشوند چون بچهها عاشق فیلم و قصه هستند و چون تمرکزشان نقطه ای است و برای این که فیلم را تحلیل کنند، ممکن است ۱۰دقیقه از فیلم را از دست بدهند و میخواهند بروند دنباله فیلم را ببینند و دوباره روی یک نقطه دیگر تمرکز میکنند. برای همین بچهها بعضاً ۴–۳ بار به سینما میروند و وقتی میروند، پدر و مادر و خانواده و دوستان شان را با خود به سینما میکشانند. به همین دلیل سینمای کودک اقتصادی هم هست و اگر سینماگران و تهیهکنندگان ما به دنبال درآمد باشند، اگر روی سینمای کودک سرمایهگذاری کنند درآمدش به نظر من از فیلمهای رئال خیلی بیشتر است. البته هرچقدر ما در سنیمای انیمیشن بزرگتر میشویم، مشکلات مان هم بزرگتر میشود. الان یکی از مشکلاتی که در سینمای انیمیشن ما به وجود آمده است این است که همه دنیا از وضعیت و کیفیت سینمای انیمیشن ایران مطلع شدهاند و سفارش کار به بچههای انیمیشن ایران میدهند و به همین دلیل چون دستاندرکاران سینمای انیمیشن به دلار دستمزد میگیرند، این امر باعث بالارفتن هزینهها و ایجاد مشکل در هزینهها شده است و ما در هر چیزی که جهانی نشدهایم، در انیمیشن در حال جهانی شدن هستیم و دروازههای انیمیشن ما در دنیا باز شده است و همه الان ما را شناختهاند و خدا را شکر بچهها دارند خیلی زیاد کار میکنند ولی همچنان که گفتم بالارفتن هزینهها، باعث مشکلاتی هم شده است. البته راه حلی که ما برای این مسئله داریم این است که فیلمهایی بسازیم که در سطح جهان قابلیت فروش داشته باشد و مخاطبان جهانی پیدا کنیم که همین مسئله باعث میشود سینمای ما رشد بیشتری کند.[۱]پانویس
- ↑ «هادی محمدیان، کارگردان و انیمیشن ساز در گفت وگو با «جام جم» عنوان کرد: سینمای انیمیشن ایران در مسیر جهانی شدن». روزنامه جام جم، شماره ۶۳۲۳. ۱۶ مهر ۱۴۰۱. دریافتشده در ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳.
پیوند به بیرون