کنسرت نمایش کلنل

از یاقوت
پوستر کنسرت نمایش کلنل

کنسرت-نمایش کُلُنِل اثر نمایشی از امین اشرفی با همکاری حوزه هنری است که زندگی کلنل محمد تقی خان پسیان را روایت می‌کند. روایتی که کارگردانی آن را امیر بشیری برعهده داشت و نقطه تمایز و عطف آن حضور محمد معتمدی در قامت خواننده و بازیگر برای اولین بار در کلنل بود. اشرفی کلنل را از ۲۵ مهر تا ۱۷ آذر ۱۴۰۲ روی صحنه تالار وحدت برد.

بشیری ایده ساخت این اثر را از سال ۱۳۹۷ در سر داشت و فرایند تولید آن را به صورت جدی از سال ۱۳۹۸ آغاز کرد؛ آن هم دربارهٔ فردی که رهبر معظم انقلاب از او به عنوان مبارزی با روحیه بسیجی یاد کرد.

کاظم سیاحی نقش محمدتقی خان پســیان را بازی کرد و محمد معتمدی خواننده سنتی خوان برای اولین بار در این نمایش اجرای زنده و بازی داشت و نقش عارف قزوینی دوست صمیمی پسیان را اجرا کرد. نازنین بیاتی، رحیم نوروزی، سیامک صفری و اتابک نادری از دیگر بازیگران این کنسرت نمایش بودند.

داستان

همه چیز از یک بیمارستان شروع شد؛ بیمارستانی در برلین که محمدتقی خان پسیان در آن، دوره نقاهت خود را می‌گذراند و بعد از آن در مدرسه نظامی این شهر برای تحصیل علوم پروازی مشغول شد.

چرخش پره‌های دماغه هواپیما که در دکور نمایش جایگذاری شده، روزهایی را نشان می‌دهد که کلنل پسیان به عنوان اولین خلبان ایرانی که توانست تجربه پرواز در آسمان را کسب کند، تحت آموزش‌های پرواز نظامی در کشور آلمان قرار دارد. پسیان فرصت‌های شغلی ارزنده‌ای در این کشور داشت و به خاطر استعدادش در یادگیری علوم پروازی، جایگاه‌های نظامی ویژه‌ای در برلین به او پیشنهاد شده بود؛ اما چشم بر روی همه زرق و برق زندگی خارج بست و در شرایطی که ایران آبستن حوادث عجیب و غریبی مثل ظهور رژیم پهلوی بود، دوباره به میهن برگشــت برای خدمت به مردم.

محمدتقی خان پسیان در شهرهای مختلف ایران مأمور به خدمت شد تا با سامان دادن به وضعیت نظامی، جلوی فساد و دزدی‌هایی را بگیرد که برخی از وابستگان پهلوی مرتکب می‌شـدند. بخش زیادی از صحنه تئاتر کلنل، میزبان سرگذشت فعالیت‌های پسیان در خراسان به همراه دوست گرمابه و گلستانش، عارف قزوینی است و در نهایت هم در مسیر دفاع از میهن، به‌دستِ دسیسه‌چینانی که نقشه ترورش را کشیده بودند، زندگی پربارش به پایان می‌رسد.

نگارخانه

عوامل

بازیگران

سایر عوامل

  • کارگردان:امیر بشیری
  • مشاور کارگردان: نادر ‌برهانی ‌مرند
  • مجری طرح و مدیر تولید: حسن ‌جودکی
  • مدیر هنری و طراح صحنه: رضا مهدی زاده
  • طراح لباس: محبوبه ‌سلطانی
  • طراح گریم: مونا ‌جعفری
  • طراح نور: رضا ‌خضرایی
  • طراح حرکت: بهزاد ‌جاودان‌فرد
  • طراح ویدئو
  • مپینگ: علی کاظمی
  • آهنگساز: امیر حسین سمیعی
  • رهبر ارکستر: آرمین تاج بخش
  • اعضای گروه ارکستر: حسین پارسافر، فارِس مخلصی، کارین علی محمدی، آرش گنجه، فرناز دارویی، موژان میرزایی، حسام خانلری، سینا افتخاری نیا، شاها علی شاهی، پگاه عبدالله زاده، اشکان نظر، فرگل ساکت، الهام آقابابایی، امین چراغیان، میترا زلفی، یاسمین ابوحیدری، نهال سجادی، کوروش ملکی، سید مصطفی بانیان، شمیم کیانی، ایلیا فیروزیان، آرش عزیزی، سیامک بهبهانی، علی خباز، علی سریری
  • شاعر: ابوالقاسم عارف قزوینی، قطعه «تو زنده ای» از محمدمهدی سیار دستیار
  • تهیه: سمیرا حاجی فتحعلی
  • دستیار کارگردان و برنامه ریز: میثم ‌انتظاری
  • دستیاران کارگردان: مهیار رضاخانی، حمید ایزدپناه
  • دستیار صحنه: سعید معروف پور
  • دستیار لباس: فاطمه درس پور، سیده ‌نجمه ‌چلنگر، سیده مرضیه ارجمندی، معصومه ایزدی دستیار گریم: محمد چشمه، هانیه ‌روحانی، هانیه ‌تائبی
  • دستیار نور: ایمان ‌اسماعیلی، سعید باباییان
  • منشی صحنه: هانیه عبادی
  • مدیر صحنه: سیده ‌نجمه ‌چلنگر
  • مدیر روابط عمومی: حامد ‌مهربانی
  • مشاور رسانه ای: فریبرز ‌دارایی
  • طراح گرافیک، عکس، تیزر: محمدصادق ‌زرجویان، علی ‌غیاثوند، سروش بهرامی (کت ‌استودیو)
  • دستیار حرکت: حمیدرضا غلامحسینی، آیدا ‌شکری، هومن مظهری دستیار مدیر صحنه: مسعود سلطانی گرد فرامرزی، پاشا ‌شمس، مرضیه دولوقاجار
  • دستیاران صحنه: مرضیه جعفر پور، سهیل مرادی، علیرضا میرانجام، میلاد ابراهیمی، آیدا میرزاخانی، پوریا ‌رحیمی، معین حصاری، زهرا اکبری، دایان سلیمی زاده، محیا لایق میرحسینی، هانیه احمدی، حانیه فارسی، مهشاد اینانلو، سعید پورمحرم، ناهید بهونه
  • سرپرست ساخت دکور: محمدپناهی، علیرضا پناهی
  • ساخت دکور: رسول نبیی، رضا قدرتی، فیروز محمدی، کارزان حسابی، نعمت محمدی، فرید محمدی
  • حمل و نقل دکور: سید امید نصیری، اسماعیل جنت آبادی سرپرست
  • ساخت آکسسوار: سعید معروف پور
  • ساخت آکسسوار: اکبر ‌نعمتی
  • دوخت لباس: حسین عبدللهی، کمال علیچی، زهرا ‌بهرامی، معصومه باقری، زهرا تبرزدی، فاطمه قنبری دوخت چرم: مینا امینی، علیرضا پورنژاد، مریم رحیمی
  • تدارکات: مهدی ‌ثباتی ‌حصاری
  • بازی سازان: رها کرشیار، سهیل اکبری، محمدرضا ‌شکیبا، آرمان مرندی راد، فاطمه کیائی، الهه عبداللهی، صبا ‌قاجار، میلاد آقائی، علیرضا ‌رادمان، متین ‌قربانی، محمدرضا قلی نژاد، نیلوفر باغکی، فرناز ‌مقدم، آیناز ‌ناظر، سارا ‌ضرابی، همراز ‌عزتی، رابیه ‌میرزاد، لیلا ‌عزیزپور، کامران ‌موسی ‌آبادی، مهدی ‌شریعتی، لعیا شمس الدینی، آیلین دانشمند، هلیا شمس‌الدینی،

پاشا ‌شمس، مانا ‌نجفی، پرنیان ‌کبریایی، زهرا نامو، هلیاد صالحی فخر، مهسان یحیی پور

گفتاورد

علی زند وکیلی در وبسایت عصر سینما کنسرت-نمایش کلنل را بررسی و نقد کرده است:
کنسرت نمایش اتفاق خوبی است که در عرصه اجراهای نمایشی شکل گرفته است، این فرم از اجرا علاوه بر لذت دیدن صحنه های تئاتری موجب بهره بردن از موسیقی زنده از سوی تماشاگر می شود رویداد ویژه ای که در کنسرت نمایش کلنل نیز رخ داده است. امیر بشیری به عنوان کارگردان، نمایشنامه یکدستی در اختیار داشته، همکاری او با محمد نقایی جواب داده و هر دو می دانند از کارشان چه خواسته ای دارند لذا تکلیفشان هم با خود و هم با مخاطب روشن است. این مسئله در یکدست شدن کل اثر بسیار نمود دارد و در بیان شیوا و روان کار و در نتیجه برقراری ارتباط حسی تماشاگر با نمایش تأثیری مناسب داشته است.
هر پرده از نمایش بشیری بدون نطق های آنچنانی و به دور از اغراق و حرف های تکراری به صحنه بعدی وصل می شود و در این میان موسیقی و صدای گوشنواز محمد معتمدی در نقش عارف قزوینی همراه دلنشینی است، معتمدی با ورود به عرصه بازیگری در تئاتری نه چندان ساده چالش موفقی را پشت سر گذاشته، او هنرمندانه، مسلط و با طمأنینه دیالوگهایش را ادا نموده و بدون هیچ نکلتی تصنیفهای خود را به بهترین نحو اجرا می کند.
صدابرداری اثر اجرائی حرفه ای دارد، برعکس یکی دو کنسرت نمایش هائی که اخیراً رفته ام، صدای این اثر وضوح مناسبی داشت جائیکه عوامل فنی، تنظیم صدای خواننده و ارکستر را با فرکانسی مجزا از صدای نمایش انجام داده اند لذا صدای خواننده رسا و گوشنواز شنیده می شود و صدای بازیگران نیز کاملا طبیعی و براساس اکت بازیگر منتقل می شود این مهم ارتباط مخاطب و کاراکتر را سهل نموده است.
امیر حسین سمیعی به عنوان آهنگساز بار احساسی صحنه ها را اثرگذار می کند و در کل اجرا حضوری قابل لمس دارد او هر تصنیف را براساس شرایط حسی هرصحنه با دقت تنظیم نموده و اجرای بی نقص آرمین تاج بخش به عنوان رهبر ارکستر و گروه بیست و پنج نفره اش جای هیچ بحثی را در کسب نمره عالی برای اجرای تصنیف ها و موسیقی اثر باقی نمی گذارد.
کلنل بی شک صحنه هنرنمائی حرفه ای امیر بشری است. او ترکیب درستی را با دکور، نور، لباس، گریم، صدا و… برای بیان موتیف اصلی اثرش به وجود آورده است. انتخاب یک گروه با عنوان طراح حرکت (بهزاد جاودان فر و دستیارانش) کاملا در هر صحنه حس می شود هیچ حرکت اضافی در صحنه وجود ندارد و دکور آن نیز ساده و کافی است و ذهن تماشاگر را از پیام اثر دور نمی کند.
کاظم سیاحی به عنوان ایفاگر نقش اصلی نمایش، بازی ارزنده ای را ارائه نموده که شخصاً از او انتظار نداشتم، کاملاً باورپذیر، در اجرایش، آرامش و تسلط خاصی حکمفرماست. دیالوگهایش را شمرده و بدون حرکات اضافه با زبان بدنش هماهنگ کرده و در بیان هر دیالوگ و اجرای هر صحنه، احساس، اشتیاق و انرژی مناسبی را هزینه می کند. صحنه افتتاحیه، با تک گوئی توپر، رسا و حماسی سیاحی پیام محکم او به مخاطب است که، سلطان بی چون و چرای بازیگری اثر تا به انتها ی نمایش است. سیاحی یکی از دو سورپرایز این نمایش علاوه بر نقش آفرینی به یادماندنی محمد معتمدی است.
سایر بازیگران نیز هر کدام به نسبت، بار اجرای کار را به خوبی درآورده اند و بازی سرراست، بدون اغراق و صادقانه ای از خود به نمایش گذاشته اند. نمایش دوازده بازیگر دارد که هر کدام در جای درست به کار گرفته شده اند، دوست داشتم از توانائیهای رحیم نوروزی، سیامک صفری و نازنین بیاتی برای عمق دادن به کاراکترشان بیشتر استفاده می شد.
نمایش به رغم مدت زمان طولانی که دارد خسته کننده نیست که به نظرم حساسیت کارگردان در نگه داشت ریتم اثر، نقش اصلی را در این موضوع ایفا کرده. در کل نمایش روند اجراها با فراز و نشیب های ضربتی تماشاگر را شوکه نمی کند بلکه با پیامهائی ساده به او آگاهی می دهد که منتظر چه اتفاقی باشد، در اصل هر صحنه اشتیاق لازم به پیگیری سرنوشت شخص اصلی نمایش در صحنه بعدی را در تماشاگر زنده نگه می دارد. این مهم در بخش بندی زمان اجرای تصنیف و نمایش ها هم حفظ شده، درست در لحظه ای که هر صحنه می رود که حوصله سربر شود با یک تصنیف جانی دوباره می گیرد. یکی از نکات مثبت اثر آغاز و پایان آن بود، بالطبع در جریان سرنوشت غمگین این شخصیت تاریخی بودم اما دوست داشتم اجرای آن در نمایش با نوعی احترام ارائه شود که خوشبختانه چنین نیز شد، ورود به نمایش نیز با صحنه ای همچون یک تابلوی نقاشی به جنگ مهم همدان (معروف به جنگ تپه مصلی) میان ژاندارمری و قوای قزاق می پردازد که در تاریخ معاصر کمتر به آن پرداخت شده، پس از مونولوگ محمد تقی خان پسیان محمد معتمدی با تصنیف “از خون جوانان وطن” وارد صحنه می شود تا مخاطب ورود شکوهمندی به این اثر داشته باشد.
وفاداری به ساختار اصلی نمایشنامه در بازی کارگردان/نویسنده نقش به سزائی در قالب متناسب اثر دارد. درامی که نقایی در نمایشنامه شکل داده شاکله اثر را زنده نگه می دارد مثلا ایجاد فضای میهن پرستانه در صحنه پیشنهاد معتصم السلطنه (با بازی گیرای علی عطائی) در حالیکه پیشنهاد استقلال خراسان از ایران را به کلنل می دهد. ضمن آنکه از نقش استفاده به جا از دیالوگهای مناسب در کلیشه ای نشدن کاراکترها نیز نباید غافل بود. مثلا در دیالوگی، وطن پرستی، اعتقادات شخصی وعلاقه به مادر بار معنائی محکم و با ریشه ای را از شخصیت کلنل پسیان منتقل می کند:

اگه کسی آخر این مهلکه سلامت موند با خون خودم روی کفنم بنویسه وطن و بفرسته برای مادرم…


تغزل استفاده معنائی از کلمه وطن به عنوان مام میهن و آمیخته گی آن با خون و جان هر وطن پرستی به جان هر مخاطب ایرانی می نشیند.

کلنل در پرداخت به یک شخصیت ملی، کار قابل احترامی انجام داده است، واکاوی شخصیتی ملی گرائی که در کلیه عرصه ها کمتر به او، خدمات و حماسه هائی که طی عمر کوتاهش انجام داد پرداخت شده، امری تحسین برانگیز است. کنسرت نمایش کلنل علاوه بر پرداختن به کارهای بزرگی که محمد تقی خان پسیان در طول زندگی اش انجام داده اشارات خوبی به زندگی شخص او نیز می نماید. ارتباط عمیق او با مادرش، دوستی ویژه او با عارف قزوینی و دو مقطع عاشقانه زندگی پسیان نکاتی بود که شاید برای اولین بار با این صراحت و در عین حال لطافت به آن پرداخت شده است. تماشاگر کلنل در پایان اجرا علاوه بر لذت از اثر هنری که دیده است تصویری واقعی از یک شخصیت ملی وطنش نیز پیدا کرده است.[۱]


پانویس

  1. «نقدی بر تئاتر کلنل/تصنیفی از یک وطن پرست». ۱۰ دی ۱۴۰۲. دریافت‌شده در ۲۸ خرداد ۱۴۰۳.