تلویزیون همیشه میتواند آخرین مرحله برای نمایش فیلم باشد و در غیر این صورت اگر پیش از اکران یا حضور در شبکه نمایش خانگی فیلم در تلویزیون نمایش داده شود برنامهریزی بهم ریخته و به ضرر فیلم تمام میشود.
فیلمهای سینمایی برای نمایش در تلویزیون باید دستهبندی شوند. به عنوان مثال فیلمی که در گیشه موفق است و در شبکه نمایش خانگی هم فروش بالایی دارد نیازی به خرید تلویزیون نخواهد داشت و اگر قرار است تلویزیون به کمک سینما بیاید بهتر است در خرید فیلمهایی که نتوانستهاند در گیشه موفقیت چندانی داشته باشند مبالغ بیشتری را در نظر بگیرد و بیشتر به سراغ همین آثار برود.
تلویزیون امروز به یک کشور دیگر تبدیل شده و میبینیم که آنجا مجوزهای رایج در کشور پذیرفته نمیشود و قوانین خود را دارد و میبینیم که بر اساس همان قوانین عمل میکند. به نظر من امروز با این شرایطی که در تلویزیون حاکم است تقریباً ۲۰ تا ۳۰ درصد فیلمهای سینمایی ما امکان پخش در تلویزیون را دارند و همین آثار هم با سانسور فراوان میتوانند به پخش برسند.
حسن کلامی
حسن کلامی (متولد ۱۳۳۹ در تهران) تهیهکننده فیلم است که فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۶۴ با فیلم زنگها آغاز کرد. او تهیه کنندگی فیلمهای سینمایی هیچکجا هیچکس، زخم شانه حوا، ماهیها عاشق میشوند و کودک و فرشته را برعهده داشته است.
فعالیتها
- طلاخون
گفتاورد
ساخت فیلم جنگی هزینه بسیاری دارد و از سوی ارگانهای مختلف کمک چندانی برای ساخت اینگونه آثار نمیشود. ارگانهایی که وسایل مورد نیاز برای ساخت فیلم جنگی را در اختیار دارند با مبالغ بسیاری بالایی به گروههای فیلمبرداری اجاره میدهند. معمولاً افرادی که اقدام به ساخت فیلمهای جنگی میکنند به قدری دچار مشکل و مصائب عجیب میشوند که پشیمانی در میانه راه اتفاقی محتمل و طبیعی است.
بخش عمدهای از هزینهها به دستمزد عوامل برمیگردد و بخش اعظم دیگری مربوط به اجاره وسایل صحنه مثل تانک، اسلحه و... میشود. سینمای خصوصی دیگر قادر به ساخت فیلم جنگی نیست و اگر ریسک کند و وارد این حوزه شود فیلمهای دفاع مقدس معمولاً در گیشه شکست میخورند و بازگشت سرمایه تقریباً غیر ممکن است.
سینمای جنگ تنها به معنای ساخت صحنههای جنگی نیست. هر چند که این صحنهها قطعاً هزینههای بسیار زیادی را متوجه فیلم میکنند اما در هر صورت بازگشت به دوران جنگ در صحنههای شهری نیز هزینه بسیار بالایی دارد به طوری که باید در طراحی لباس، طراحی صحنه، چهرهپردازی و... نیز بسیار وقت و هزینه صرف کرد که در صورت نبود امکانات شرایط بسیار سختتر میشود.
نتیجه کار با تمام این سختیها در فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» برای من رضایتبخش بود. فیلم درباره نفت آبادان و شروع جنگ است و بهتر است بیشتر از این درباره آن صحبت نکنم اما معتقدم «آبادان یازده ۶۰» میتواند رضایت مخاطبان خود را جلب کند. متأسفانه امروز سلیقه مخاطبان ما عوض شده و همه به دنبال فیلمهای کمدی و ملودرام هستند. به نظر من سلیقهها به سمت نازل شدن رفته و فروش یک فیلم نمیتواند مشخصکننده خوب یا بد بودن آن اثر باشد. در یک سال گذشته فیلمهای خوبی داشتیم که متأسفانه در گیشه شکست خوردند، فیلم سینمایی «غلامرضا تختی» از جمله آثار جذابی است که نتوانست در گیشه موفق باشد. نگاهها به سینما اینگونه شده که سالن سینما جایی برای تفریح و خندیدن است و این یک خطر جدی به حساب میآید. من مخالف خندیدن و تفریح کردن با سینما نیستم اما اینکه سینما صرفاً به چنین ابزاری تبدیل شود تصور کاملاً اشتباهی است.