محمد؛ مسیح کردستان (کتاب)

از یاقوت
محمد؛ مسیح کردستان
اطلاعات کتاب
نویسندهنصرت‌الله محمودزاده
موضوعدفاع مقدس
زبانفارسی
اطلاعات نشر
ناشرانتشارات روایت فتح


محمد؛ مسیح کردستان کتابی با موضوع زندگینامه داستانی شهید محمد بروجردی است. این کتاب نوشته نصرت‌الله محمودزاده بوده و انتشارات روایت فتح آن را به چاپ رسانده است.

درباره کتاب

کتاب محمد؛ مسیح کردستان با موضوع زندگینامه داستانی شهید محمد بروجردی، از فرماندهان سپاه پاسداران در جنگ تحمیلی است که با حُسن برخورد و ابتکار عمل، کنترل منطقه کردستان را به ایران باز گرداند.

کتاب محمد مسیح کردستان که در ۸۰۰ صفحه و با قطع وزیری ،زندگینامه‌ی فاتح قلب‌های کردستان را روایت می‌کند.

نصرت‌الله محمودزاده برای نگارش این کتاب سختی‌های عجیب و غریبی کشیده است. بیش از سی و سه هزار دقیقه مصاحبه با شصت نفر از هم‌رزمان، آشنایان، دوستان، مسئولان و مرتبطین به این شهید بزرگوار، مطالعه بیش از ۱۵۰۰۰ صفحه کتاب، روزنامه، دست نوشته و فیش‌برداری از ۳۰۰۰ صفحه نوار پیاده شده از مصاحبه‌های موجود در آرشیوهای مختلف، سفرهای متعدد به سنندج، پاوه، سردشت کامیاران در طول هفده سال، پژوهش کتابی را به بار آورده که بدون شک بی‌نظیر است.

این کتاب داستان زندگانی صرف یک فرمانده لشکر شهید نیست؛ داستان انسان کامل است. داستان شهیدانه زیستن قبل از شهید شدن است. داستان انسان‌هایی است که آدم باورش نمی‌شود در همین مملکت، چند سال پیش زندگی کرده‌اند و در همین کوچه خیابان‌هایی که ما در آن بزرگ شدیم بزرگ شده‌اند. از دیگر محاسن کتاب این است که تنها به شخصیت شهید «بروجردی» پرداخته نشده و از رزمندگان و عالمانی همچون محمود کاوه، صیاد شیرازی، احمد متوسلیان، ناصر کاظمی، ابراهیم همت، حسن آبشناسان، محمد بهشتی و مرتضی مطهری هم نامی به میان آمده است.

نویسنده

نصرت‌الله محمودزاده (زاده ۱۳۳۵ در روستای کوهستان از توابع بهشهر) از پیشکسوتان حوزه ادبیات پایداری (گزارش‌نویسی و زندگی‌نامه داستانی در حوزه جنگ) است که آثاری از جمله «جاده امن هور»، «جاده بهشتیان» و «حماسه هویزه» را از خود بر جای گذاشته است.

برشی از کتاب

از میان قریب به ده هزار عنوان کتاب منتشر شده در حوزه دفاع مقدس، شاید به سختی بتوان صد عنوان اثر پیدا کرد که هم از نظر فرم و نگارش کم عیب و نقص باشد و هم از نظر محتوا، قابل اعتنا قلمداد شود. متأسفانه اغلب این آثار، یادر بخش دولتی تولید شده اند یا در بنگاه های انتشاراتیه مورد حمایت نهادهای فرهنگی و هنری، به بازار نشر روانه شده اند. در این میان، تعداد بسیار اندکی نیز، کار ارزشمند وجود دارد که علاوه بر نگارش خوب، از تحقیقات جامعی برای جمع آوری اطلاعات اولیه برای نگارش بهره برده اند. اما این آثار اندک نیز، در لابه لای انبوه آثار ضعیف، کم شده اند و علاوه بر اینکه، خوب و درست معرفی نشده اند، از تجدید چاپ به موقع هم بی نصیب بوده اند و از این نظر، سخت مورد بی مهری قرار گرفته اند. در برشی از متن کتاب محمد؛ مسیح کردستان می خوانیم: ناگهان بی‌سیم‌چی صدایی غیر منتظره شنید: «می‌دانم بروجردی آن‌جاست. می‌خواهم او را نصیحت کنم. من فرمانده دمکرات این منطقه هستم.» بروجردی گوشی را قاپید و با طمأنینه گفت: «بروجردی هستم، بفرمایید.» _می‌شناسمت. خیلی در کردستان اسم در کردی، اما هنوز با مرد رودرو نشدی. _ بهتر است مثل دو مرد باهم حرف بزنیم.خنده فرمانده دموکرات در گوشی پیچید و ادامه داد: «شنیده‌ام خیلی از کردها عاشق مرامت شده‌اند، اما فکر نمی‌کردم تا این حد احمق باشی.» _ اگر مایل نیستی شرافتمندانه حرف بزنی بهتر است بقیۀ حرف‌ها بماند برای عملیات امشب.فرمانده با خشم جواب داد: «زبان تیزی داری؛ فرماندۀ قلب‌های پیشمرگان.»_ معلوم است خیلی از پیشمرگان را زیر شکنجه مجبور به اعتراف کرده‌ای. _ قاسملو قسم خورده اگر شما بتوانید جاده سردشت - پیرانشهر را پس بگیرید، زنش را طلاق بدهد _ پس به قاسملو پیغام بدهید، هم ما این جاده را پس خواهیم گرفت و هم او زنش را طلاق نخواهد داد. بی‌سیم را قطع کرد و به ناصر کاظمی، فرمانده تیپ ویژه شهدا گفت: «امشب با یک خرس تیر خورده طرفی. تا قبل از سپیده صبح، کار را تمام کنید…» کمی‌ تامل کرد و این‌طور ادامه داد: «لعنت به شیطان. چرا باید تحت تأثیر چرندیات این فرمانده قلدر قرار بگیرم؟ تا می‌توانید اسیر بگیرید و کمتر خون بریزید.»[۱]

پانویس

  1. «برشی از متن کتاب محمد؛ مسیح کردستان». دریافت‌شده در ۲۴ مهر ۱۴۰۳.