اینجا خط مقدم است (کتاب)

از یاقوت
اینجا خط مقدم است
طرح جلد
طرح جلد
اطلاعات کتاب
نویسندهیحیی نیازی
موضوعرونق تولید در دفاع مقدس به روایت محمود زرگر
سبکتاریخ شفاهی
زبانفارسی
اطلاعات نشر
ناشرانتشارات روایت فتح
محل نشرتهران
تاریخ نشر۱۳۹۹
نوبت چاپاول
شابک۹۷۸۶۰۰۳۳۰۴۳۸۳


اینجا خط مقدم است کتاب تاریخ شفاهی با موضوع رونق تولید در دفاع مقدس به روایت محمود زرگر است که یحیی نیازی آن را به نگارش در آورده است.

درباره کتاب

این کتاب تاریخ شفاهی دفاع مقدس است که به موضوع تولید در دفاع مقدس می‌پردازد. نیازی این کتاب را در سه فصل ساماندهی کرده است:

فصل نخست

راوی (محمود زرگر) در فصل اول با عنوان «دومین شهر نفتی ایران»، در کنار روایت زندگی خود و خانواده‌اش، درباره شهر هفتکل در سال‌های قبل و بعد از انقلاب اسلامی هم توضیحات کاملی می‌دهد و مخاطب با زادگاهش آشنا می‌کند.

فصل دوم

راوی در فصل دوم کتاب به دوران سخت سیل خوزستان و جهاد سازندگی و شکل‌گیری دغدغه اشتغال‌زایی خودش و نیز فعالیت‌هایی که او در این دوران انجام داده می‌پردازد. در بخشی از این فصل به موضوع مبارزه با بیکاری پرداخته می‌شود و نامه‌نگاری زرگر به استاندار وقت خوزستان (سیدمحمد غرضی) و ارائه راهکاری از سوی وی برای حل مشکل بیکاری جوانان شهر، انعکاس داده شده است.

در ادامه روایت می‌شود که روزنه‌های امید به روی زرگر گشوده می‌شود و استانداری از او برای همکاری دعوت می‌کند. او در این بخش به توضیحاتی درباره ایده آموزش و نحوه‌ عملیاتی کردن آن و همچنین موضوع بودجه و بقیه موارد می‌پردازد.

فصل سوم

فصل سوم کتاب با عنوان «شیپور جنگ» به سلسله وقایعی در زندگی محمود زرگر اختصاص یافته که همزمان با وقوع جنگ تحملی حکومت بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران به‌وقوع می‌پیوندد. کمتر از ۲هفته مانده به شروع جنگ، محمود زرگر به توصیه استانداری به شرکت کربن ایران می‌رود تا برای جلو بردن کارهای شرکت با مدیرعامل آن همکاری کند. اما جنگ شروع می‌شود و زرگر راهی جبهه می‌شود.[۱]

درباره نویسنده

نویسنده، محقق و پژوهشگر در حوزه دفاع مقدس است. نیازی در حال حاضر در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مشغول فعالیت است.



برش‌های از کتاب

«یک‌بار که دبیر شیمی برگه‌های امتحان را آورده بود به بچه‌های کلاس گفت: «من دقت کردم به همه سؤالاتی که شما جواب درست داده ‌بودید. زرگر غلط جواب داده ‌بود ولی به سؤالاتی که بقیه جواب نداده ‌بودند او به خوبی جواب داده‌بود…» حق با معلم‌مان بود… شاید دلیلش این بود که من پیچیده به مسائل نگاه می‌کردم.»[۲]

دامنه‌ جنگ با تمام سختی‌هایش هر روز بیشتر وسعت می‌یافت. موضوع جنگ و گسترش آن با نبودن یک سازمان واحد برای حل بحران جنگ و همچنین کشمکش‌های سیاسی در سطح جامعه، مسئولان و مدیران کشور و جریان‌های سیاسی، شرکت کربن را خیلی زود با چند موضوع بسيار جدي و بحراني روبه‌رو کرد. توقف ورود ماده اوليه در پي انهدام بخشی از پالايشگاه آبادان و از کار افتادن کاميون‌هاي مخصوص حمل ماده اوليه در پالايشگاه آبادان، موجودي ماده اوليه در مخازن کارخانه را به صفر نزدیک کرده بود.[۳]

پانویس

  1. «وب‌سایت فرهنگ و هنر». ۲۸ آبان ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۱۴ مهر ۱۴۰۳.
  2. «وب‌سایت فرهنگ و هنر». ۲۸ آبان ۱۴۰۱. دریافت‌شده در ۱۴ مهر ۱۴۰۳.
  3. «انتشارات روایت فتح». دریافت‌شده در ۱۴ مهر ۱۴۰۳.