سید ابوالقاسم خویی

از یاقوت
آیت‌الله خویی
مرجع تقلید
نام کاملسیدابوالقاسم موسوی خویی
تاریخ تولد۲۸ آبان ۱۲۷۸
تاریخ وفات۱۷ مرداد ۱۳۷۱
محل سکونتخوی
نجف
استادانشیخ الشریعه اصفهانی • مهدی مازندرانی • آقا ضیاء عراقی • محمدحسین کمپانی • محمدحسین نائینی
شاگردانمحمد اسحاق فیاض•صدرا بادکوبه‌ای•سید محمدباقر صدر•میرزا جواد تبریزی•سید علی حسینی بهشتی•سید مرتضی خلخالی•سید علی سیستانی•محمدجعفر نائینی•مرتضی بروجردی
محل تحصیلنجف
تالیفاتالبیان فی تفسیر القرآن • تکملة منهاج الصالحین • معجم رجال الحدیث
سیاسیحمایت از انتفاضه شعبانیه عراق
اجتماعیتأسیس موسسات خیریه و مراکز اسلامی در کشورهای مختلف


سید ابوالقاسم موسوی خویی(زادهٔ ۲۸ آبان ۱۲۷۸- درگذشت ۱۷ مرداد ۱۳۷۱) از مراجع تقلید شیعه، رجالی و نویسنده مجموعه ۲۳ جلدی معجم رجال الحدیث و همچنین صاحب اثر تفسیری البیان فی تفسیر القرآن بود. میرزای نائینی و محقق اصفهانی دو تن از برجسته‌ترین استادان او در فقه و اصول فقه بوده‌اند. آغاز رسمی مرجعیت خویی پس از درگذشت سید حسین طباطبایی بروجردی دانسته شده و درگذشت سید محسن طباطبائی حکیم، آغاز مرجعیت وی مخصوصاً در عراق خوانده شده است. خویی، در طول هفتاد سال تدریس، یک دوره کامل درس خارج فقه و شش دوره درس خارج اصول فقه را تدریس کرده و یک دوره کوتاه هم به تدریس تفسیر قرآن پرداخت. عالمانی از جمله محمد اسحاق فیاض، سید محمدباقر صدر، میرزا جواد تبریزی، سید علی سیستانی، حسین وحید خراسانی، سید موسی شبیری زنجانی، سید موسی صدر و سید عبدالکریم موسوی اردبیلی از شاگردان خویی معرفی شده‌اند.

آیت‌الله خویی در فقه و اصول فقه، نظرات و آرای قابل توجهی داشته که گاه با نظرات مشهور فقیهان شیعه متفاوت است. برخی منابع، فتاوای متفاوت او را تا ۳۰۰ مورد دانسته‌اند. مخالفت با مکلف بودن کافران به انجام فروع دین، عدم پذیرش نسبی بودن آغاز ماه قمری و مخالفت با اعتبار شهرت فتوایی و اجماع، برخی از نظرات متفاوت او در فقه و اصول فقه است. خویی در دوران مرجعیت خود، اقداماتی در راستای تبلیغ دین، ترویج تشیع و یاری رساندن به نیازمندان کرده است؛ از جمله ساختن کتابخانه، مدرسه، مسجد، حسینیه و بیمارستان در کشورهای ایران، عراق، مالزی، انگلستان، امریکا، هندوستان.

خویی در دهه ۱۳۴۰، مواضع و بیانیه‌هایی علیه دولت پهلوی داشته است؛ اعتراض به واقعه فیضیه در سال ۱۳۴۲ از این جمله‌اند. وی پس از شروع انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ در ایران و دیدار فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی با او و شک و شبهه‌های پیش آمده پس از این دیدار، در مواردی از جمله همه‌پرسی تعیین نظام جمهوری اسلامی و همچنین جنگ عراق علیه ایران، به حمایت از انقلاب و جمهوری اسلامی ایران پرداخت. او در جریان انتفاضه شعبانیه شیعیان عراق و تعیین شورای رهبری برای اداره مناطق تحت مدیریت شیعیان، تحت فشار حکومت صدام حسین قرار گرفت و تا پایان عمر در حصر خانگی بود.

زندگی

سیدابوالقاسم موسوی خویی در ۲۸ آبان ۱۲۷۸ در شهر خوی از توابع آذربایجان غربی به دنیا آمد.[۱] پدرش سید علی‌اکبر خوئی، از شاگردان عبدالله مامقانی بود که به دلیل عدم موافقت با مشروطه غیرمشروعه،[۲] در سال ۱۳۲۸ قمری از ایران به نجف مهاجرت کرد.[۳]

همسر و فرزندان

خویی دو بار ازدواج کرد. فرزندان وی، سه پسر و سه دختر از همسر اول، و چهار پسر و دو دختر از همسر دوم هستند. برخی از فرزندان شناخته‌شده خویی عبارتند از:

زیست علمی

ابوالقاسم خویی در ۱۳ سالگی، همراه با برادرش عبدالله خویی به پدر خود در نجف پیوست.[۶] او شش سال به تحصیل مقدمات و سطوح عالی حوزه پرداخت و سپس ۱۴ سال در درس استادان علوم مختلف از جمله فقه و اصول شرکت کرد. از این میان، چنان‌که خود او در زندگی‌نامه خودنوشت آورده، بیشترین استفاده را از محمدحسین نائینی و محمدحسین غروی اصفهانی داشته است.[۷]

اساتید

سیدابوالقاسم خویی، علاوه بر آنکه به گفته خود، از محمدحسین نائینی و محمدحسین اصفهانی بیشترین استفاده علمی را برده و دوره‌ای کامل از علم اصول و برخی کتاب‌های فقهی را از آنان آموخته، از اساتید دیگری از جمله:

هم‌مباحثه

اجازه اجتهاد

خویی در سال ۱۳۵۲ق از بسیاری از استادان حوزه علمیه نجف اجازه اجتهاد دریافت کرده است؛ محمدحسین نائینی، محمدحسین غروی اصفهانی، آقا ضیاء عراقی، محمدحسین بلاغی، میرزا علی آقا شیرازی، و سید ابوالحسن اصفهانی از این جمله‌اند.[۱۱]

مرجعیت

۱۴ نفر از مجتهدین نجف از جمله صدرا بادکوبه‌ای، سید محمدباقر صدر، سید محمد روحانی، مجتبی لنکرانی، موسی زنجانی، یوسف کربلائی، سید یوسف حکیم، و سید جعفر مرعشی اعلمیت خویی را اعلام کردند.[۱۲] سید موسی صدر از سوی مجلس اعلای اسلامی شیعیان لبنان، خویی را مرجع اعلم معرفی کرد.[۱۳]

تدریس

ابوالقاسم خویی در خلال تحصیل در حوزه علمیه نجف، به تدریس هم مشغول بوده و به گزارش منابع مختلف، هر کتابی را که می‌آموخته، آن را تدریس می‌کرده است.[۱۴]

پس از درگذشت محمدحسین غروی نائینی و محمدحسین غروی اصفهانی، مجلس درس سید ابوالقاسم خویی و محمدعلی کاظمی خراسانی، از درس‌های مهم نجف گزارش شده و بر این اساس، پس از درگذشت کاظمی خراسانی، مجلس درس خویی، از مجالس مشهور حوزه درسی نجف معرفی شده است.[۱۵] چنان‌که خویی در زندگی‌نامه خودنوشت آورده، در خلال سال‌های طولانی تدریس، جز در روزهای بیماری و سفر، هیچ‌گاه دست از تعلیم شاگردان خویش نکشیده است.[۱۶] او در مجموع ۷۰ سال به تدریس دروس سطح و خارج در حوزه نجف پرداخته و بر اساس منابع، نزدیک پنجاه سال، مجلس درسی نام‌آوری در حوزه علمیه نجف را عهده‌دار بوده و طلابی از ایران، هند، افغانستان، پاکستان، عراق، لبنان و برخی کشورهای دیگر، در درس او حاضر می‌شده‌اند.[۱۷]

خویی، یک دوره کامل درس خارج فقه و شش دوره درس خارج اصول فقه را به شاگردان خود تعلیم داد. او همچنین در یک دوره کوتاه به تدریس تفسیر قرآن پرداخت.[۱۸]

شاگردان

ابوالقاسم خویی، شاگردان فراوانی داشته و برخی منابع بیش از ۶۰۰ شاگرد برای وی برشمرده‌اند.[۱۹]

تعدادی از شاگردان در جلسات استفتاء حضور داشتند.

برخی دیگر از شاگردان او عبارتند از:

آثار و تقریرات

سید ابوالقاسم خویی، آثاری در موضوعات فقه، اصول فقه، رجال، کلام و علوم قرآنی نگاشته است. آثار او در مجموعه‌ای پنجاه جلدی با عنوان «موسوعة الامام الخوئی» گردآوری شده[۲۵] و نسخه دیجیتال این مجموعه نیز، توسط مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی نور در دسترس است.

برخی از شناخته‌شده‌ترین آثار او عبارتند از:

اقدامات سیاسی

در رابطه با حکومت‌های داخل ایران، سید ابوالقاسم خویی، تا پیش از مرجعیت، بیانیه‌ها و اطلاعیه‌هایی در محکومیت اقدامات حکومت پهلوی صادر کرده، در یک دوره بیش از ده ساله، تقریباً سیاست سکوت را در پیش گرفته و سپس در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران در بهمن ۱۳۵۷، به حمایت از امام خمینی و انقلاب اسلامی پرداخته است. در ارتباط با حکومت عراق نیز حمایت خویی از انتفاضه شعبانیه عراق شیعیان عراق، به حصر خانگی او انجامید.[۲۶] برخی از اقدامات اجتماعی و سیاسی آیت‌الله خویی عبارتند از:

مواضع علیه حکومت پهلوی

خویی در مهر ۱۳۴۱ در تلگرافی به محمدرضا پهلوی، شاه ایران، با قانون انجمن‌های ایالتی و ولایتی مخالفت کرد و آن را مغایر شرع خواند.[۲۷] همچنین در پیامی به سید محمد بهبهانی، تأکید کرد که «خاموش کردن صدای ملت با قوه قهریه، دیری نخواهد پایید و تبلیغات عوام‌فریبانه، مشکلات را حل نمی‌کند و اقتصاد ورشکسته و ناخشنودی مردم را درمان نخواهد کرد.»[۲۸] او همچنین در واکنش به واقعه فیضیه در ابتدای سال ۱۳۴۲ش، تلگرامی به محمدرضا فرستاد و از «انحطاط مملکت اسلامی و خط مشی زمامدارانش» اظهار تأسف کرد.[۲۹] یک ماه بعد در پاسخ به نامه جمعی از علمای ایران، عدم صلاحیت حاکمان فاسد را اعلام کرد؛ وظیفه روحانیت را سنگین دانست و سکوت را ناروا شمرد.[۳۰] ستمگر خواندن دستگاه حاکم ایران پس از کشتار مردم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش، حکم به ممنوعیت شرکت در انتخابات دوره ۲۱ مجلس و از اعتبار ساقط دانستن آن، حمایت از امام خمینی در پی دستگیری و شایعه محاکمه امام، برخی دیگر از واکنش‌های سیاسی اوست.[۳۱]

اخراج شاگردان خویی از عراق توسط حکومت حزب بعث

در جریان اخراج ایرانیان از عراق، از اواخر دهه ۱۳۴۰، خویی از معدود عالمان شیعه بود که اخراج نشد. با این حال اخراج بسیاری از شاگردانش باعث کاهش رونق درس وی شد.[۳۲] بسیاری از شاگردان خویی با حضور در حوزه علمیه قم، اندیشه‌های فقهی و اصولی استاد خود را ترویج کردند و حوزه علمیه قم در دوره معاصر را که تا پیش از آن تحت تأثیر روش علمی حائری یزدی و بروجردی بود، با رویکردهای فقهی و اصولی خویی، میرزای نائینی، محقق اصفهانی و آقاضیاء عراقی آشنا کنند.[۳۳]

دوره سکوت بیش از ده ساله

خویی، پس از مرجعیت، از سیاست کناره گرفت.[۳۴] این دوره، با سال‌های حضور امام خمینی در نجف همزمان بود.[۳۵] سکوت او در برابر رخدادهای دوران انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، اعتراضاتی را در ایران برانگیخت.[۳۶] حضور فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی در بیت (دفتر مرجعیت) او در ۲۸ آبان ۱۳۵۷، به این اعتراضات دامن زد، خویی در یادداشتی خطاب به برخی علما، این ملاقات را ناگهانی و ناخواسته دانست.[۳۷]

ملاقات فرح دیبا با خویی

فرح دیبا، همسر محمدرضا پهلوی، شاه وقت ایران، در ۲۸ آبان ۱۳۵۷، همزمان با عید غدیر، به دیدار سید ابوالقاسم خویی رفت.[۳۸] این دیدار در شرایطی صورت گرفت که انقلاب اسلامی مردم ایران اوج گرفته و سید روح‌الله موسوی خمینی از عراق اخراج شده بود.[۳۹] ملاقات فرح دیبا با خویی، موجب شد خویی در محافل انقلابی ایران مورد انتقاد قرار گیرد.[۴۰] از همین رو این مرجع تقلید در یادداشتی خطاب به سید صادق روحانی، ضمن تأکید بر ناگهانی و ناخواسته بودن این ملاقات، یادآور شد که در این دیدار، «شدیداً نسبت به حوادث ناگوار و فجایعی که در کشور ایران رخ داده، اعتراض نمودیم.» حسین فردوست، از نزدیکان محمدرضا پهلوی، دربارهٔ این دیدار گفت: آیت‌الله سید ابوالقاسم خویی تقاضای ملاقات فرح پهلوی را بدون پاسخ گذاشته بود و فرح شخصاً با حجاب اسلامی به منزل آیت‌الله خویی می‌رود.[۴۱]

همچنین سید صاحب خویی، فرزند آیت‌الله خویی در آذر ۱۴۰۲ نامه‌ای منسوب به پدرش منتشر کرد که در بخشی از این نامه، سید ابوالقاسم خویی اهدای انگشتر به فرح پهلوی را تکذیب می‌کند. تاریخ نوشته شده در نامه،۲۰ فروردین ۱۳۶۱ است.

همراهی با انقلاب اسلامی ایران

خویی پس از ملاقات فرح دیبا، در شرایطی که مبارزات مردم ایران علیه حکومت پهلوی تشدید شده بود، به همراهی با انقلاب اسلامی ایران پرداخت و پس از آن هم در موارد مختلف، از جمهوری اسلامی ایران حمایت کرد. وی پیش از پیروزی انقلاب، در بیانیه‌ای خطاب به مراجع، علما و ملت ایران، از مردم خواست که با شجاعت و با حفظ موازین شرعی قدم بردارند.[۴۲] خویی پس از آن در جریان همه‌پرسی تعیین نظام جمهوری اسلامی، مردم را به رأی دادن به جمهوری اسلامی فراخواند، از شاگردان خود خواست تا در امور انقلاب مشارکت کنند و در جنگ عراق با ایران، به رغم فشار دولت صدام مبنی بر حمایت از عراق، حکم به جواز استفاده از وجوهات شرعی در تأمین ملزومات رزمندگان ایران داد.[۴۳]

بازداشت در انتفاضه شعبانیه عراق

ابوالقاسم خویی هیئتی ۹ نفره را برای اداره مناطق تحت نظر شیعیان تعیین کرد. شکست انتفاضه شعبانیه، به حصر خانگی خویی و فشار گسترده حکومت عراق در دوره صدام مواجه شد.[۴۴] سیدابوالقاسم به دلیل حمایت مستقیم از انتفاضه شعبانیه مردم عراق در سال ۱۹۹۱ میلادی و تعیین شورای رهبری، توسط حزب بعث بازداشت و به بغداد فرستاده شد. بعد از دو روز بازداشت، به اجبار نزد صدام حسین برده شد و صدام سخنان توهین‌آمیزی خطاب به وی بیان کرد.

خدمات دینی و اجتماعی

خویی در دوران مرجعیت خود با اموالی که در اختیار داشت، به ساختن کتابخانه، مدرسه، مسجد، حسینیه، خوابگاه، درمانگاه، بیمارستان، مؤسسه خیریه و دارالایتام، در کشورهای مختلفی از جمله ایران، عراق، مالزی، انگلستان، امریکا و هند دستور داد. ساختمان مرکزی مؤسسه خیریه خویی، در لندن، است.[۴۵] برخی از مراکز اسلامی تحت نظر مؤسسه خیریه خویی عبارت است از:

رحلت

خویی در ۱۷ مرداد ۱۳۷۱ به علت بیماری قلبی در کوفه درگذشت و در کنار مسجد الخضراء در صحن حرم امام علی دفن شد.[۴۹]

آثار منتشر شده دربارهٔ خوئی

فیلم مستند «آیت‌الله» به کارگردانی سید مصطفی موسوی‌تبار و به حمایت (سازمان هنری رسانه‌ای اوج) ساخته شده است. این مستند به زندگی، تحصیلات و نوع رابطه آیت‌الله خوئی با انقلاب اسلامی ایران پرداخته است.[۵۰]

پانویس

  1. حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۱۹۵: تاریخ شمسی بر اساس محاسبه با مبدل تاریخ
  2. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۴.
  3. صدرایی خویی، سیمای خوی، ۱۳۷۴ش، ص۱۶۹؛ پیری سبزواری، «آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۳۰.
  4. امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف…، ۱۳۸۴ق، ص۱۷۰.
  5. شاکری، «الامام السید الخویی: سیره و ذکریات»، ص۲۵۴، ۲۵۶–۲۵۷.
  6. سبحانی تبریزی، «مرجعیت در شیعه»، ص۱۶.
  7. پیری سبزواری، «آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۳۰؛ انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۷.
  8. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۵۸ و ۵۹.
  9. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۵۸ و ۵۹.
  10. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۸.
  11. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۶۴ و ۶۵.
  12. خاطرات آیت‌الله عباس خاتم یزدی، ۱۳۸۰ش، ص۱۰۰–۹۸.
  13. ضاهر، مسیرة االإمام السید موسی الصدر، ۲۰۰۰م، ج۲، ص۲۹۴–۲۹۳.
  14. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۵۹.
  15. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۱.
  16. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۲.
  17. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۵.
  18. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۶۲.
  19. نگاه کنید به شریف، «تلامذة الإمام الخوئی»، ص۲۳۵–۲۵۲؛ رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۵، به نقل از شریف، ۱۴۱۴ق، ص۶۷۷–۶۹۵.
  20. انصاریان خوانساری، شمع همیشه فروزان، ص ۹۶
  21. انصاریان خوانساری، شمع همیشه فروزان، ص ۹۷
  22. چهره‌های ماندگار، ص ۹؛ مجله کیهان فرهنگی، شماره ۱۲، ص ۶؛ فصلنامه فرهنگستان علوم، ش۵، ص ۱۲۶.
  23. مهدیزاده کابلی، « «محسنی، محمدآصف» ،دانش‌نامه آریانا.
  24. زندگی‌نامه، سایت عرفان کشمیری.
  25. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۲۲.
  26. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  27. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  28. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  29. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  30. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  31. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  32. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۹.
  33. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۹–۵۲۰.
  34. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  35. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  36. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  37. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶–۵۱۷.
  38. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶–۵۱۷.
  39. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  40. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  41. هاشمیان‌فر، گونه‌شناسی رفتار سیاسی مراجع تقلید، ۱۳۹۰ش، ص۲۲۴.
  42. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۷.
  43. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۷.
  44. رئیس‌زاده، «خویی، ابوالقاسم»، ص۵۱۶.
  45. انصاری قمی، «نجوم امت - حضرت آیت‌الله العظمی حاج سید ابوالقاسم خویی»، ص۹۵.
  46. اسلامی، غروب خورشید فقاهت، ۱۳۷۲ش، ص۴۲.
  47. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۷–۱۱۸.
  48. یادنامه حضرت آیت‌الله العظمی آقای حاج سید ابوالقاسم خویی، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۹–۱۲۱.
  49. پیری سبزواری، «آیت‌الله العظمی سید ابوالقاسم خویی؛ قرآن‌شناس بزرگ معاصر»، ص۴۱–۴۲.
  50. «مستند «آیت الله»؛ درباره زندگی سیاسی آیت الله خوئی به روی پرده می‌‌رود». دریافت‌شده در ۱ شهریور ۱۴۰۳.

پیوند به بیرون