اثرات و اهمیت بازگویی خاطرات شفاهی، بهویژه خاطرات رزمندگان چیست و چه تأثیراتی بر جامعه دارد؟
اگر بخواهم نگاهی کلی به این موضوع داشته باشم، باید بگویم که تولید در همهٔ زمینههای اجتماعی و اقتصادی امری لازم و واجب است. زندگی یک جامعه با تولید شکل میگیرد و رشد میکند. امروزه واژهٔ تولید را بیش از هر زمینهای در امور اقتصادی به کار میبرند، ولی میدانیم که در امور اجتماعی نیز بدون تولید نمیتوان بالید.
در ۳۵ سال گذشته تاریخ ایران دو پدیدهٔ بزرگ یا دو قلهٔ مرتفع را در پهنای خود به یادگار دارد؛ یکی پیروزی انقلاب اسلامی و دیگری دفاع هشتساله. تأثیر این بلندیها بر سرنوشت ایران انکارناپذیر است؛ و از آن جمله است تأثیرات اجتماعی. اگر ما بتوانیم نسلهای پسین را به صعود از این دو ارتفاع دعوت کنیم تا بتوانند تاریخ معاصر ایران را از قلههای آن افشا کنند، کار بزرگی کردهایم. از نظر من مصالح این دو بلندی، یا بهتر بگویم: یکی از مصالح اصلی آن، خاطرات است.
برای پرداختن به خاطرات اشخاص چه مسائلی وجود دارد؟ چه کسانی صلاحیت دارند خاطراتشان به صورت عمومی منتشر شود و این خاطرات چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
ما نمیتوانیم در بیان خاطرات موانعی ایجاد کنیم که برخی به این وادی کشیده شوند و برخی اجازهٔ ورود نداشته باشند. تولید مصالح در این مرحله نباید گزینشی باشد. تعیین نوع و جنس خاطره در مرحلهٔ تولد اصالت ندارد و این تمییز و تشخیص در مراحل بعدی صورت میگیرد، یعنی زمانی که مهندس -و در اینجا تاریخنگار- وارد عمل میشود. او با مهارتی که دارد، به سرند خاطرات میپردازد و اصیلترین آنها را برای ساخت و پرداخت تاریخ یک واقعه انتخاب میکند.
محققان بین خاطره و تاریخ شفاهی تفاوتهایی قائلند. آیا جنابعالی معتقدید که این نوع انتشار خاطرات روش مناسبی است یا خیر؟ آیا اگر این خاطرات به شیوهٔ تاریخ شفاهی منتشر شود، تأثیر بیشتری ندارد؟
اگر دستهبندی خاصی در بین نباشد، فرق چندانی به لحاظ ماهوی میان خاطرات و تاریخ شفاهی نیست. این دو مواد اولیه برای پیدایش تاریخ هستند؛ هرچند که فرایند پیدایش آنها با یکدیگر متفاوت است. خاطرات در عرف، همان خودنگاشته است، اما تاریخ شفاهی تلاشی حداقل دوسویه است که خاطرهگر و خاطرهنگار با هم برای بازنمایی یک حادثه یا یک سلسلهوقایع انجام میدهند. از نظر مورخ، این دو گونه در یک ردیف است و یکی بر دیگری اصالت و برتری ندارد، اما چهبسا از نظر خواننده -که بهرهبردار نخست این فرآوردهها است- تفاوت داشته باشد.
نکتهٔ حائز اهمیت در فرایند تولید خاطره یا تاریخ شفاهی، وفاداری به حقیقت است. چه خواننده و چه مورخ تا زمانی میتوانند به این تولیدات تکیه و اعتماد کنند که بر باور و اعتمادشان خدشهای وارد نشود. هرگاه اینان احساس کنند که خاطرهگو یا تدوینگر تاریخ شفاهی از مرزهای حقیقت فاصله گرفته، شیرازهٔ مصالح یادشده از هم خواهد پاشید.
چرا رهبر معظم انقلاب بر ثبت خاطرات رزمندگان و شخصیتهای مهم انقلاب تأکید دارند؟ همچنین دلیل تأکید ایشان بر انتشار عمومی این خاطرات چیست؟
شاید نتایج موفقیتآمیز مؤسسات و سازمانهایی که در کار تولید خاطرات هستند، دیدگاه مثبت رهبر انقلاب را نسبت به این موضوع موجب گشته است. وقتی یک خاطرهٔ صادقانه بیان یا نوشته میشود و با اصول حرفهای تدوین و چاپ میگردد، به دلیل شرح حوادث کمنظیر انقلاب و جنگ، خوانندگان و علاقهمندان بسیاری پیدا میکند. این یعنی تمایل مردم به دانستن از دو پدیدهٔ مهم و بیبدیل ۳۰ سال اخیر ایران. شما خوب میدانید که رخدادها و حوادث بزرگی همچون انقلاب و جنگ تکرارپذیر نیست. پس از جهت کمنظیری و جذابیت، توجه عموم افراد جامعه را جلب میکند.
مهمتر اینکه، ماهیت انقلاب و جنگ با هویت اسلامی و ایرانی جامعه گره خورده و نمیتوان به آن بیتوجه بود. تکریم یاد انقلاب و جنگ، تکریم هویت ملی ما است. نکتهٔ دیگر آنکه جذابیت این خاطرات توانسته است تا حد زیادی ادبیات ایران پس از انقلاب را تحت تأثیر قرار دهد و گاهی شانهبهشانهٔ ادبیات ترجمهای و در دههٔ اخیر حتی پیشرو و جلوتر از ادبیات ترجمهای حرکت کند.
موضوع آخر اینکه پدیدهٔ خاطره و خاطرهنگاری به توسعهٔ مطالعه و بالارفتن شمارگان کتاب کمک فراوانی کرده است. همهٔ اینها یعنی اینکه خاطرهگویی و خاطرهنویسی در کمّ و کیف باید توسعه یابد یا حداقل روند آن کند نشود.[۶]
هدایتالله بهبودی کلهری
اطلاعات شخصی | |
---|---|
نام کامل | هدایتالله بهبودی کلهری |
تاریخ تولد | ۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۹ (۶۴ سال) |
ملیت | ایرانی |
محل تولد | تبریز |
اطلاعات هنری | |
زمینه فعالیت |
|
کتابها |
|
موضوع آثار |
|
سابقه منصب | مدیریت دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزهیهنری |
جوایز |
|
هدایتالله بهبودی کلهری (۲۹ اردیبهشت ۱۳۳۹ تبریز) خبرنگار، نویسنده، پژوهشگر و تاریخنگار انقلاب اسلامی ایران است.
فعالیت تخصصی
هدایتالله بهبودی با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به یکی از فعالان واحد امور خارجهٔ دفتر حزب جمهوری اسلامی تبدیل شد و با آغاز جنگ تحمیلی بهعنوان خبرنگار به فعالیت پرداخت.[۱] او در سال ۱۳۶۲ خبرنگار روزنامه تهران تایمز شد و در سال ۱۳۶۵ به دفتر روزنامهٔ جمهوری اسلامی رفت و مسئول صفحهٔ «جبهه و جنگ» شد.[۲]
بهبودی در پاییز سال ۱۳۶۷، همراه مرتضی سرهنگی، به حوزهٔ هنری رفته و دفتر «ادبیات و هنر مقاومت» را تأسیس کردند. بهبودی مدتی نیز سردبیر سرویس فرهنگی روزنامه ایران بود. در سال ۱۳۷۲ توانست دفتر «ادبیات انقلاب اسلامی» را در حوزهٔ هنری تأسیس کند.[۳] بهبودی در زمستان ۱۳۸۲ سردبیر فصلنامهٔ مطالعات تاریخی شد.
مرتضی سرهنگی نویسنده با سابقه انقلاب و دفاع مقدس و از نزدیکترین همکاران وی معتقد است؛ بهترین گزارشهای جنگ را هدایتالله بهبودی نوشته است.
کتاب
عنوان | نویسنده | ناشر | سال انتشار |
---|---|---|---|
سفر به قلهها (پنج گزارش جنگی) | مشترک با مرتضی سرهنگی | انتشارات برگ | ۱۳۶۷ |
یادهای زلال | مشترک | دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری | ۱۳۶۹ |
پابهپای باران (دو گزارش از خرمشهر) | مشترک با | دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری | ۱۳۶۹ |
سفر به قبله (یادداشتهای حج ۱۳۷۰) | سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری | ۱۳۷۰ | |
شهید صدوقی | انتشارات مدرسه | ۱۳۷۷ | |
خرمشهر، کو جهانآرا | مشترک | کمان | ۱۳۷۹ |
سفر بر مدار مهتاب | مشترک | کمان | ۱۳۷۹ |
خرمشهر، خانهای رو به آفتاب | مشترک | دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری | ۱۳۸۶ |
سفر به حلبچه | دفتر ادبیات و هنر مقاومت | ۱۳۸۷ | |
یادهای زلال | دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری | ۱۳۶۹ | |
مدال و مرخصی | دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری | ۱۳۷۰ | |
سیمای حج در سال ۷۰ | نمایندگی ولیفقیه در امور حج و زیارت | ۱۳۷۱ | |
یاران آسمانی | دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری | ۱۳۷۲ | |
ادبیات در جنگهای ایران و روس | سازمان تیلیغات اسلامی، حوزه هنری | ۱۳۷۳ | |
سفر به روسیه (۹۳) | نشر حدیث | ۱۳۷۳ | |
ادبیات نوین ایران پس از نهضت مشروطه | دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری | ۱۳۷۵ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۱) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۷۶ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۲ تا ۴) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۷۷ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۵ و ۶) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۷۸ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۷) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۷۹ | |
مرتضی آیینه زندگیام بود | کمان | ۱۳۷۹ | |
سفر بر مدار مهتاب | کمان | ۱۳۷۹ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۸) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۸۰ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۹ تا ۱۱) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۸۱ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۱۲ و ۱۳) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۸۲ | |
تبریز در انقلاب | مؤسسه چاپ و نشر عروج | ۱۳۸۳ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۱۴ و ۱۵) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۸۳ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۱۶ تا ۱۹) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۸۴ | |
روزشمار تاریخ معاصر ایران (جلد دوم: ۱۳۰۱ خورشیدی) | مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی | ۱۳۸۵ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۲۰ تا ۲۲) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۸۵ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۲۳ و ۲۴) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۸۶ | |
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (جلد ۲۵) | مرکز بررسی اسناد تاریخی | ۱۳۸۷ | |
روزشمار تاریخ معاصر ایران (جلد سوم: ۱۳۰۲ش) | مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی | ۱۳۸۹ | |
شرح اسم | موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی | ۱۳۹۲ |
سوابق
- همکاری با روزنامه جمهوری اسلامی
- خبرنگار روزنامه تهران تایمز
- خبرنگار دفتر ادبیات و حوزه مقاومت
- خبرنگار روزنامه ایران
- خبرنگار دفتر ادبیات اسلامی
- مدیریت دفتر ادبیات انقلاب اسلامیحوزهیهنری
- داوری در جشنوارههای مطبوعات و انتخاب کتاب برتر دفاع مقدس
- صاحب امتیازی و مدیرمسئولی ۲۰۰ شمارهٔ دو هفتهنامهٔ ادب و هنر پایداری کمان
- سردبیری فصلنامه تخصصی مطالعات تاریخی
- عضویت در شورای علمی گروه «ادبیات انقلاب اسلامی» فرهنگستان ادب و زبان فارسی
- عضویت در هیئت مدیره و شورای تولید انتشارات سورهٔ مهر
جوایز و افتخارات
- برگزیدهٔ مجتمع «هنر و ادبیات دفاع مقدس» در سال ۱۳۶۷ (لوح زرین، دیپلم افتخار و مدال یادبود خود را از دست آیتالله خامنهای (رئیسجمهور وقت) در تالار رودکی دریافت کرد)
- برگزیده جشنواره ربع قرن کتاب دفاع مقدس در حوزههای مطبوعات، پژوهش و نشر کتاب دفاع مقدس
- تجلیل از سوی حوزهٔ هنری در سال ۱۳۸۷
- برگزیده دومین دوسالانه کتاب سال مقاومت (جایزه ادبی شهید آوینی) در بخش ادبیات مستند
تمجید رهبر انقلاب
در مدح شما قصیده میساختم. اگر بنده شاعر بودم، یقیناً در مدح شماها، در مدح آقای سرهنگی، در مدح آقای بهبودی، در مدح آقای قدمی، در مدح همین خاطرهسازان و خاطرهانگیزان قصیده میساختم؛ حقیقتاً جا دارد؛ چون کارِ بسیار بزرگ و بااهمیتی است… اخیراً از آقای بهبودی و آقای سرهنگی مصاحبهای میخواندم، که واقعاً هم همینطور است. این آقایان معتقدند که قضایای دورهٔ دفاع مقدس را بایستی مستند کرد، تبیین کرد، مستدل کرد تا بر اساس اینها آثار هنری بهوجود بیاید، که کاملاً درست است. اعتقاد من این است که ما هرچه برای دورهٔ دفاع مقدس سرمایهگذاری و کار کنیم، زیاد نیست؛ چون ظرفیت هنری و ادبی کشور برای تبیین این دوره، خیلی گسترده، وسیع و عمیق است و از این ظرفیت تاکنون استفادهٔ خوب و درخوری نشده. البته کتابهای خوبی نوشته شده، لیکن این رشته باید استمرار پیدا کند.[۴]
درود بر سرهنگیها و بهبودیها! همین آقای سرهنگی و آقای بهبودی کتابی [پا به پای باران] نوشتهاند که من دو سه خطی پشت جلد آن نوشتهام -من معمولاً بر هر کتابی تقریظی مینویسم – اینها از روی احساس من است؛ یعنی آن وقتی که اینها را نوشتم با احساس صادقی نوشتم. پایین صفحه نوشتم: درود بر سرهنگیها و بهبودیها! اعتقاد من این است. چرا من چنین چیزی را بنویسم؟ این چه علتی دارد؟ مگر من با آقای سرهنگی و بهبودی خویشاوندی نزدیکی دارم؟ مگر با هم رفاقت قدیمی داریم؟ نه من فقط دو سه مرتبه آقایان را دیدهام. این کتاب، کتاب خوبی است. نوشته مؤثر و کار بسیار مفیدی است.[۵]
گفتاورد
پانویس
- ↑ «هدایتالله بهبودی». دریافتشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «هدایتالله بهبودی». دریافتشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ «هدایتالله بهبودی». دریافتشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۳.
- ↑ بیانات در دیدار جمعی از پیشکسوتان جهاد و شهادت و خاطرهگویان دفتر ادبیات و هنر مقاومت ۳۱ شهریور ۱۳۸۴
- ↑ بیانات در دیدار با اعضای مجمع نویسندگان مسلمان ۱۴ شهریور ۱۳۷۱
- ↑ «گفتوگو دربارهٔ وضعیت کنونی خاطرهگویی و تاریخ شفاهی دفاع مقدس». ۶ مهر ۱۳۹۲. دریافتشده در ۲۵ خرداد ۱۴۰۳.